اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شهر خرمآباد
|
علی سپه وند* |
|
|
چکیده: (698 مشاهده) |
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شهر خرمآباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرمآباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 20 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 1 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه آزمایش تحت روش تدریس مشارکتی قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) و مقیاس اشتیاق به مدرسه (SESS) وانگ و همکاران (2011) بهمنظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات بهدستآمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد روش تدریس مشارکتی در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس مشارکتی میتواند بهعنوان شیوهای آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان بهکاربرده شوند. |
|
واژههای کلیدی: روش تدریس مشارکتی، خودپنداره تحصیلی، اشتیاق به مدرسه. |
|
متن کامل [PDF 1106 kb]
(29 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي
|
|
|
|